» جنگ نرم
جنگ نرم، يكی از روشها (تاكتيكهاي مقابله و مبارزه ي دو جناح يا دو طيف متخاصم است. وقتی اهداف، برنامهها و منافع دو جريان (دو طيف) با يكديگر منافات پيدا می كند و در واقع تداوم بقاي هر يك منوط به تسليم و يا از ميان رفتن طيف ديگر ميشود، صف آرايی و جنگ بين اين دو جناح آغاز می گردد و هر يك ضمن دفاع از خود، سعي در از ميان برداشتن ديگری مينمايد. سبك جنگها متفاوت است و در هر جنگی نيز روشها (تاكيتك ها) و تسليحات (ابزار) متفاوتی به كار گرفته ميشود. مثل جنگ سخت (مسلحانه، نظامی) با شمشير و يا بمبهاي خوشه اي و ليزری و اتمی – جنگ اقتصادی با شيوهها و رقابتهای ناسالم، مخرب و نابود كننده مثل تحريم و با استفاده از ابزار متفاوت بانك، بيمه، حمل و نقل، قوانين صادرات و واردات، قوانين بين الملل و... – جنگ نرم يا همان جنگ روانی با ابزار تبليغاتی و امروزه رسانه ای، روش تبليغ و ضد تبليغ به هر نوعي، مانند: دروغ پراكنی، شايعه سازی، ايجاد شبهه، تخريب شخصيت، ايجاد تهديد واهی، ايجاد اميد واهی، تغيير باورها، تهاجمهاي فرهنگی و...، همه از عرصههای متفاوت «جنگ نرم» است و هر ابزار تبليغاتی، اعم از تريبون، منبر، قلم، كتاب، اينترنت، جرايد، فيلم و هنر، شعر و موسيقی و... نيز از ابزار اين جنگ وسيع و مؤثر قلمداد ميگردد. اين كه واژه ی «جنگ نرم» در گوگل معادل ندارد، سخن احمقانه ای است كه زيبا كلام مطرح نموده است. قرار نيست كه هر واژه ای در
گوگل معادل داشته باشد و اگر نداشت، معنایی نداشته باشد و يا مصداق آن در خارج فاقد واقعيت باشد. گوگل كتاب مرجع و منبع علمي ما نيست. غربيها از واژه ی «power soft » به معناي «قدرت نرم» استفاده ميكنند كه البته اگر چه در معنا نزديك است، اما آن جامعيت در بيان موضوع را ندارد. چرا كه «جنگ نرم» سياست و عمل آن «قدرت نرم» براي براندازی است و نه خود آن تاريخچه ی «جنگ نرم» را ميتوان از دو منظر «عام» و «خاص» مورد بررسی قرار داد. از منظر آن، جنگ نرم از همان موقعی روش و تاكيتك دشمن قرار گرفت كه ابليس بر خود تكبر نمود و بر انسان حسادت برد و چنين قسم خورد: «قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ» (ص - ۸۲) ترجمه: گفت: (سوگند) به عزّت تو كه همگى آنان را گمراه خواهم ساخت اغوا، يعني فريب دادن، مستلزم جنگ نرم است و روش آن نيز خلاف نشان دادن حقايق و واقعيات است.
راست را دروغ، دروغ را راست، امنيت را تهديد و تهديد را امنيت، يقين را شبهه و شبهه را يقين كردن، زشت را زيبا و زيبا را زشت جلوه دادن و...، همگی همان «جنگ نرم» است. لذا شيطان پس از آن كه گناه انحراف و سرپيچی خود را كه ناشی از تكبرش بود به گردن خداوند سبحان انداخت، گفت: «قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَني لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ» (الحجر - ۳۹) ترجمه: آن گاه شيطان گفت: خدايا حال كه مرا گمراه كردى من نيز در زمين (همه چيز را) در نظر فرزندان آدم جلوه ميدهم (تا از ياد تو غافل شوند) و همه ى آنها را گمراه خواهم كرد.
در تاريخ بشر و به ويژه تاريخ اسلام نيز نمودهای بارزی از «جنگ نرم» ديده ميشود كه شايد بتوان به روشها و تاكيتكهای تبليغی و ضد تبليغی معاويه و سپس عمر عاص لعنت الله عليهما، به عنوان يكی از شاخص ترين آنها اشاره و استناد نمود. از او پرسيدند: چرا براي مقابله با حضرت علي عليه السلام اين قدر پول خرج ميكنی؟ گفت: هزينه اش از هزينه ی جنگ كمتر است. اما از منظر خاص يا همان تئوری آكادميك، «جوزف نای» اولين كسی است كه آن را به صورت علمی و تحت عنوان «قدرت نرم» مطرح كرد. در اين نظريه نيز چنان چه بيان شد، مهم ترين حوزه ی اعمال و تأثيرگذاری قدرت نرم بر طرف مقابل، حوزه ی رسانه است. بهره گيری از رسانهها و امكاناتی كه فرد را قادر می سازد تا براي تأثيرگذاری بر طرف مقابل، به اِعمال قدرت بپردازد. شايد در جهان غرب «سان تزو» اولين كسی باشد كه در اين موضوع كار كرده است. او در كتاب «هنر جنگ» می نويسد:
«می شود جنگيد، اما مهم ترين كار اين است كه شما در يك نبرد بدون جنگ، پيروزی را به دست آورديد» و در تشريح چگونگی آن مينويسد: «بايد به استراتژیهای رقيب و روحيه ی او حمله كرد؛ به گونه ای كه آنها بپذيرند كه شكست خواهند خورد. اگر كسی در ذهنش بپذيرد كه شكست می خورد، حتماً در دنيای واقع نيز شكست خواهد خورد. زيرا آنچه فرد را به مقاومت تشويق می كند، روحيه است. »